تاريخ : يکشنبه 29 ارديبهشت 1392 | 2:35 AM | نویسنده : نوشین

من خودکشی کردم....

قید احساسم رو زدم...

عقایدم رو زیر پا گذاشتم...

دوستامو دارم دونه دونه از دست می دم...

آخه دارم تبدیل می شم به یه آدم دیگه...

نونوشی مرد...نابود شد...

شما خواستین که اینجوری بشه...

می تونستید جلوی این اتفاقات رو بگیرین...



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 168
برچسب ها :

تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1392 | 10:47 PM | نویسنده : نوشین

در زندگي هر كَسي راكه دوست بداري ،از او ضعيف تري
زيرا براي راضي نگه داشتنش
حاضري دست به هر اشتباهي بزني



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 150
برچسب ها :

تاريخ : پنجشنبه 12 ارديبهشت 1392 | 10:39 PM | نویسنده : نوشین

گاهی دلم می گیرد
از آدم هایی که در پس نگاه سردشان

با لبخندی گرم فریبت می دهند
دلم میگیرد از خورشیدی که گرم نمی کند
......و نوری که تاریکی می دهد
ازکلماتی که
چون شیرینی افسانه ها فریبت می دهند
دلم می گیرد
از سردی
چندش آور دستی که دستت را می فشارد
و نگاهی که
به توست و هیچ وقت تو را نمی بیند



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 179
برچسب ها :

تاريخ : شنبه 7 ارديبهشت 1392 | 4:35 AM | نویسنده : نوشین

نونوشی...خل شدی...

عقلت رو از دست دادی...

دیگه از دستت خسته شدم...نمی تونم تحملت کنم...

 



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 169
برچسب ها :

تاريخ : سه شنبه 3 ارديبهشت 1392 | 9:41 PM | نویسنده : نوشین

نونوشی هیچ معلوم هست داری چی کار می کنی؟

حواست هست؟

داری رو همه باورها و اعتقاداتت پا می ذاری...

دیگه حرفات بی ارزش و احمقانه  به نظر می رسن...

نونوشی...چرا با  خودت اینجوری می کنی؟؟

نونوشی...دیگه هیچی نداری بهش افتخار کنی...هیچی



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 151
برچسب ها :

تاريخ : يکشنبه 1 ارديبهشت 1392 | 1:28 AM | نویسنده : نوشین

در دنیا،
دو نابینا هست.
یکی تـو،
که عاشق شدنم را نمی بینی،
یکی من،
... که به جز تو کسی را نمی بینم!

جوزف لنون



امتیاز بدهید :

| امتیاز : 0
موضوع : | بازدید : 148
برچسب ها :